* لطفا ابتدا یک تعریف کلی از حجاب داشته باشید و اینکه بفرمایید حجاب انتخاب است یا اختیار یا اجبار؟
– در ابتدا باید توجه به سه بعد شناختی، اخلاقی و رفتاری از ابعاد زندگی انسان داشته باشیم که عفاف و حجاب در بعد اخلاقی تعریف میشود. انسان عفیف، انسانی است که در بعد اخلاق جنسی خواستنیها و امیال او یعنی شهوت او تسلیم عقل نشود و به تعبیر قرآن پاکدامنی برگزیند. به تعبیری نه راه افراط را بپیماید و نه مسیر تفریط. امام باقر(ع) میفرمایند: «هیچ عبادتی برای انسان بهتر از عفت نیست». انواع عفت یعنی عفت جنسی، عفت در شکم، عفت در نگاه، عفت در کلام و… عفت امری فطری است که برون داد آن در بانوان در قالب حجاب و در آقایان در قالب غیرت خود را نشان میدهد ولی این غیرت به معنای شکاک بودن نیست. در بحث عفاف در کلام وحی دو شخصیت داریم که آموزگار عفافند و عفت ورزی را به ما یاد میدهند. یکی حضرت یوسف(ع) که قرآن میفرماید: اگر یوسف برهان پروردگارش را نمیدید، شاید آهنگ آن زن میکرد و به طرف او متمایل میشد و حضرت یوسف بیان کرد اگر عنایت خدا به من نبود شاید من دچار این مشکل میشدم و یا در حیطه عفاف بانوان، آن جایی که حضرت مریم(س) جایگاهی بسیار بالاتر از حضرت یوسف در کلام وحی دارد و وقتی آن فرشته به طرف او متمایل میشود، حضرت مریم هم خودش را نهی میکند و هم آن فرشته را نهی از منکر میکند. این دو نگاه خاصی است که ما در بحث عفاف و حجاب داریم و در تعریف واژگان شناسی از حجاب و پوشش با استناد به منابع وحی و روایات از آن به جلباب جلابیب – معجر عبا و کسا تعبیر میشود.
* از نظر شرع مقدس اسلام حجاب جزو حدود الهی است و یا حکم الهی؟!
– بحث حجاب خصوصا برای خانمها پررنگتر است بخاطر خصوصیات ذاتی زن و تکلیفی که خداوند برای او قرار داده است، نه بحث حقوقی است و نه سیاسی بلکه شرعی و فقهی است. خداوند تمام احکام الهی برای بشریت را بخاطر مصلحت بشر و یا رفع مفسده تدوین کرده است. باید باور کنیم که یک خدایی هست که آن چه به نفع و یا ضررمان هست را خیلی بهتر از خودمان میداند. بنابراین خداوند برای اینکه من را هدایت کند، یک سری احکام قرار داده است که براساس شرایط زمان و مکان ممکن است جایگاهش متفاوت باشد. مثلا باید نماز را روزی پنج بار بخوانیم و روزه را در ماه رمضان قرار داده و یا حج در زمان خاص خودش برگزار میشود و … اما در بحث پوشش هم برای آقایان و هم خانمها، باید به بایدها و نبایدها دقت کنیم. یک سری جزو بایدهای زندگی است و یک چیزهایی جزو نبایدهای زندگی… من به عنوان یک انسانی که به خدا اعتقاد دارم باید بدانم که خدا احکامی هم دارد. اولا باید این اعتماد را به خداوند داشته باشم که خدایا چون تو گفتی! چشم… و باید نگاهمان به خدا یک نگاه بزرگتری باشد. همه ما اهل دین باوری و خدا باوری هستیم و در این موضوع هیچ شکی نیست و هیچ کسی هم نمیتواند برای دیگران اظهار نظر کند که تو اصلا خدا داری یا خدا نداری؟ پس باور کنیم خداوند ما را دوست دارد و برای اینکه ما در مسیر درست هدایت قرار بگیریم، یک سری احکام به ما داده است که یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر کم کم به دست ما رساندهاند تا این که به دین اسلام رسید و خداوند به پیامبرش میفرماید: «من هر چه که به تو دادم حلالش تا روز قیامت حلال و حرامش تا روز قیامت همان است» و کسی حق ندارد این را بالا و پایین کند. پس باور کنیم حرف، حرف خداست و ما باید به عنوان یک انسانی که به خداوند اعتماد دارد به هر آنچه خداوند گفته چشم بگوییم.
عفت مقدمه پوشش و حجاب است و خداوند به پیامبرش میگوید: ای پیامبر به مردان و کسانی که اهل ایمان هستند بگو که چشمهای خود را ببندند و به زنان میگوید که چشمهای خود را فرو ببندند! یعنی چه؟ یعنی هر چیزی که برای فساد و مفسده مقدمه میشود باید جلویش گرفته شود. پس معلوم میشود عفاف دارد به انسانهای روی زمین کمک میکند که حواسشان به خودشان باشد و این یک حکم خداست. این که خداوند در قرآن به مردان میگوید چشمهای خود را فرو بندید و پاکدامن باشید و این برای شما بهتر است، در واقع این حد را در وجود مردان قرار داده است که در این مورد سرمایه گذاری ذهنی و فکری کنند تا ذهنشان آلوده نشود و دچار توهمات و تخیلات نشود. قرآن برای زنان هم پس از سفارش به پاکی چشم و پاکدامنی یک گزینه دیگر هم دارد و آن اینکه زینتهای خود را به دیگران نشان ندهند و تشخیص اینکه برای بانوان چه چیز زینت است باید در رفتار و منش خود آن را رعایت کنند به عهده خودشان است که رعایت نمایند. حالا این زینت چیست؟ زینت جزیی از بدن زن محسوب نمیشود. در روایتی از امام کاظم(ع) در مورد حدود حجاب برای زنان پرسیده شد، آن حضرت فرمودند: گردی صورت و دستها تا مچ را میتوانند آشکار کنند و این حدود را خداوند قرار داده است. اگر تاریخچه حجاب را بررسی کنیم در کشوری مثل مصر و در سایر کشورها و حتی در همین ایران باستان، حتی زن به پدر و برادر خود نامحرم بود و در بعضی از ابنیههای تاریخی نقاشیهایی وجود دارد که اگر آنها را نگاه کنید زنان بر سر خود یک روسری و پوششی قرار دادند و یا مردان لباسهایی شبیه عبا میپوشیدند. اسلام آمد این افراط و تفریطها را برداشت و از بین برد و خط قرمزها را مشخص کرد و تعین حد کرد. اولین حکمی که خداوند در خصوص پوشش داد به آدم و حوا بود که وقتی زندگیشان را شروع کردند به یکباره به خودشان آمدند و دیدند که لباس ندارند. اینجا خداوند فرمود که از برگهای درخت برای خودتان پوشش درست کنید. حالا در پاسخ به این سوال که حجاب حد الهی است و یا حکم؟ باید عرض کنم که حجاب حکم الهی است و این حکم تقریبا در ۱۹ آیه قرآن آمده است که ۴ آیه به صراحت میزان پوشش را بیان کرده و بقیه مدل رفتارها را گفته است. مثلا خداوند گفته بر روی زمین و با غرور و افاده راه نروید و یا بچهها هنگام ورود به اتاق پدر و مادر در بزنند. این همان بحث حدود است و خیلی از ما به عنوان یک مسلمان در مورد روزه که فقط ۴ آیه در قرآن به آن اشاره شده اعتقاد داریم و انجام میدهیم اما آیاتی که در بحث پوشش و حجاب هست مثل عفت نگاه، عفت دل و عفت زبان را خیلی جدی نمیگیریم.
* رابطه عفت و حجاب را چگونه است؟
– عفاف یک خواسته درونی است و این عفت ورزی در همه انسانهای روی زمین وجود دارد. ما خیلی از آدمها را داریم که بسیار عفیف هستند اما ممکن است حجاب کامل نداشته باشند و ممکن است در بحث غیرت خیلی حساس نباشند و این بدان معنا نیست که هر کسی بدحجاب و یا بیحجاب است آدم بیعفتی است اما مطمئنا هر آدم با عفتی برای خودش حریم و خط قرمزهایی دارد. حتی اگر کافر باشد. یک بانوی مسلمان هم اجازه نمیدهد هر مردی در حریم زندگیش وارد شود چون فطرتش یک فطرت خدایی است و او هم حریم خودش را حفظ میکند. این نگاه فطری که در بحث پوشش و حجاب داریم همان بازخورد عفاف است و انسانهایی که بخواهند مسیر هدایت را پیدا کنند و درست زندگی کنند حرفهای خدا را خوب گوش میدهند و بحث عفاف و حجاب را از هم جدا نمیکنند و این ها را کنار هم قرار میدهند.
* آیا زنان و بانوان جامعه به صرف داشتن حجاب از خطراتی که در جامعه آنها را تهدید میکند مصون هستند؟
– در بحث حجاب و عفاف از جمله احکامی است که همیشه با آن درگیر هستیم و مساله در این رابطه زیاد است. خیلیها فکر میکنند حجاب آنها را محدود کرده، در صورتی که این حجاب در واقع نامحرم و یا آن کسی که میخواهد از او سواستفاده کند را محدود میکند و اگر حجاب باشد در حقیقت برای او مصونیت است. در عمل میببینیم کسانی که اهل پوشش نیستند هرزگیهای اخلاقی و جنسی در آنها زیاد است. اینها چون حریم ندارند در نتیجه بهداشت روانی و امنیت روحی هم ندارند. زن اصولا خصوصیت ذاتیاش این گونه است که دوست دارد خودش و زیبائیهایش را نمایش بدهد اما باید بپذیریم که از خیلی جهات از جمله خصیصهها، رفتارها، قدرت جسمی و قدرت جنسی با آقایان تفاوت داریم. خانمی که در خیابان و کوچه و فضای مجازی خودش را بزک میکند این را باید قبول کند که او چون زیبایی را دوست دارد و دوست دارد به دیگران هم نشان بدهد راه درست را نرفته و این محرکهای جنسی را در مردان زیاد میکند. ما وظیفه داریم آرامش روانی را به دیگران هدیه کنیم. در مشاورههای خانواده آنچه باعث فروپاشی نظام خانواده میشود یکی از علتهایش به روابط راحت زن و مرد خصوصا در محیطهای کاری و فامیلی برمیگردد. زن در نگاه قرآن گل سرسبد آفرینش است. به نقل از آیت اله جوادی آملی در کتاب «زن آیینه جمال و جلال خدا» هست که زن اگر بتواند تقوای جنسی را رعایت کند این را هدیه میدهد به دیگران و موفقیتهای معنوی را برای دیگران درست میکند و در حقیقت خدا هم به او کمک میکند و آنهایی که بتوانند حق و باطل و خوب و بد را از هم تشخیص بدهند، خداوند هم میفرماید: «یک مسیرهایی را برای شما باز میکنیم که بتوانید به خواستههای خود برسید»… در اینجا باید خیلی تاکید کنم به دختران و پسران جوان که مطمئن باشید وقتی خداوند این همه ما را دوست دارد و گل سر سبد آفرینش و آخرین مخلوق خدا هستیم و آن قدر جایگاه ما بالاست که همه فرشتگان الهی موظف شدند به جایگاه و شرافت انسان تعظیم کنند، باید به این نکته توجه کنیم که خداوندی که ما را دوست دارد، میخواهد به آرامش روانی برسیم. زن در نگاه قرآن آرامش است و مرد وسیله آسایش. مرد سرپرست و مدیریت خانواده را برعهده دارد اما زن مدیر خانواده است که باید آرامش را به خانواده هدیه کند. زن خانوادهای که غرغرو و توقعاتش بالا باشد و آرامش خانواده را بگیرد اگر مرد هم هزاران وسیله را برای خانوادهاش فراهم کند، هیچ لذتی از زندگی نمیبرند. زنی که میتواند خانوادهاش را به مقامهای معنوی و به موفقیتهای معنوی برساند، در جامعه هم میتواند جایگاهش را پیدا کند و اگر نگاه کنید به آمار بزهکاریهای اخلاقی و خانوادههایی که از هم جدا شدند یکی از علتهایش ولنگاریهای رفتاری زن و مرد است که باید به این نکتهها توجه شود.
* چرا اسلام را فقط محدود به حجاب میکنند؟ مگر میشود انسانها را به زور به بهشت برد؟
– بحث جایگاه پوشش خیلی مهم و تاثیرگذار است اما شاید ما خیلی بزرگ بینی کردیم. شاید آن بزرگ بینی که در ارتباط با نماز باید داشته باشیم در مورد حجاب خیلی بیشتر انجام شده آن هم فقط به خاطر مفسدههایی است که از بدحجابی و بدپوششی داریم میگویند میخواهیم جهنمی بشویم. بله درست است جهنم هم آفریده شده است! و خداوند میفرماید: «ولقد ذرأنا لجهنمه کثیرا من الجن والنس» – ما جهنم را پر از انس و جن میکنیم و بعد به سه نکته اشاره میکند: – اینها گوشهایی دارند که نمیشنوند – اینها چشمهایی دارند که نمیبینند – اینها قلبها و تفکراتشون قفل شده است. بعد خداوند به انسانی که از این سه ابزار شناخت یعنی تفکر از چشم و گوش خوب استفاده نمیکنند میفرماید. «اولئک کلانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» (آیه۱۷۹سوره اعراف) که خداوند میفرماید: اینها غافلند، بله جهنم هم آفریده شده است و برایش اسباب و وسیلههایی قرار داده شده اما چرا خداوند جهنم و بهشت را آفریده است؟! برای این که انسان موجودی مختار است و دارای عقلانیت، پس میتواند بهترین را انتخاب کند. ما این همه فراعنه و طاغوت و مشرک و کافر داریم که نمیخواهند بروند بهشت، کسی هم مجبورشان نکرده، دنبالشان هم نکردهاند که برو بهشت، یا برو جهنم و یا هر کجا میخواهی برو! اما خداوند میفرماید: تو بهترین منی و من همه چیز را برای تو آفریدم و بعد میفرماید اما تو را برای خودم آفریدم (خلقت اشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی)[حدیث قدسی]، پس من بنده خدا هستم و باید بهترین باشم و راه بهشت را بروم. اصلا یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند و حجت شدند بر روی زمین برای اینکه من و شما برویم در مسیر بهشت، چرا میخواهیم جهنمی باشیم؟ چرا میخواهیم در راه خلاف باشیم؟ و جزو متکبران و حریص باشیم که بگوییم بهشت را نمیخواهیم! باید بهترین را برای زندگی خود رقم بزنیم و آن بهترین را خداوند تعیین کرده است. شاید ما و بعضی از مسئولین ما در بحث شوراهای فرهنگی نتوانستیم جایگاه حجاب را درست تببین کنیم و شاید نتوانستند خوب بیان کنند، شاید از امکانات سلبی بیشتر از امکانات ایجابی استفاده کردند! ما نباید رفتارهای نابخردانه بعضیها را به حساب خدا و دین اسلام بگذاریم، باید آماده باشیم که بهشت برویم. به قول حضرت علی(ع) که میفرماید: ای انسان ثمن و بهای تو چیزی جز بهشت نیست. پس برای بهشت تلاش کنیم. آیا الان در خیابانها و مجالس ما در کشور جمهوری اسلامی حجاب کامل وجود دارد؟ در مجالس عروسیها حجاب هست؟ پس معلوم میشود مردم خیلی راحت هستند.
* آیا مجازات بانوان بدحجاب میتواند به گسترش این فرهنگ کمک کند؟!
– اگر چنین مجازاتی هست و دیده شده من ندیدم. بحث حقوقیاش را هم بلد نیستم. ما زمانی میتوانیم بحث مجازات را مطرح کنیم که دیده باشیم. در یک زمانی بحث سنگسار کردن افرادی که در روابط جنسی حرام وارد میشدند مطرح بود ولی برای هیچ زن بدحجابی حکم قانونی صادر نشده و دیده نشده است، مگر این که دلیلش مباحث دیگری بوده باشد.
* آیا آموزش حجاب و عفاف در جامعه نشان دهنده این نیست که حجاب اجباری است؟!
– واقعیت این است که ما هیچ کاری برای آموزش حجاب و عفاف نکردیم! نه در مدارس و نه در دانشگاههایمان! هر کدام از ما اگر حجاب داریم یا در خانوادهها یاد گرفتیم و یا آن تعهداتی است که نسبت به دین خودمان داریم. کجا این آموزشها داده شده؟ فقط هم بحث آموزش نیست. نظارت بر آموزش باید باشد که ما این نظارت را هم نداریم. به عنوان مثال در بعضی از خانوادهها این مشکل وجود دارد که مادر محجبه است اما دختر چنان مقید نیست چون حجاب در جامعه اجبار نبوده و اختیار است. تا حالا دیده شده کسی را در خیابان به خاطر بدحجابی بزنند؟ چادریها بیشتر چوب میخورند! آموزش عفاف و حجاب ما خیلی ضعیف است – سال ۱۳۸۴ شورای عالی فرهنگی انقلاب اسلامی بحث راهبردی و گسترش عفاف و حجاب را مطرح کرد و ۴۲ دستگاه موظف شدند و آن را در سازمانها و نهادهای اجرایی و کارگاههای آموزشی برگزار کردند اما این کار نیاز به نظارت دارد. متاسفانه خیلی از مواقع ما قهری وارد میشویم و نگاه ما یک نگاه محبت آمیز نیست. «استاد کائنات که این کارخانه ساخت/مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت» نگاهی که حضرت علی(ع) دارد این است که اسلام باید بر پایه محبت باشد و متاسفانه این محبت را ما بلد نیستیم و به ما آموزش داده نشده خیلی از حکمهای الهی را سفت و سخت میگیریم. درست است که ما داریم با خدا معامله میکنیم، اگر حجاب میکنیم، اگر نماز میخوانیم و… ولی باورکنیم بحث عفاف و حجاب در جامعه ما هم برای مردان و هم برای زنان بحث بسیار مهمی است. الان بیشترین مانورها در فضاهای مجازی در بحث ولنگاریهای جنسی و هرزگیهای چشمی است، پس آموزشهایی اگر دادیم، آموزشهای خوبی نبوده و این آموزشها به معنای اجبار نیست، ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم احکام الهی را پیاده کنیم. خانم عزیز، دختر عزیز من، باید باور کنیم ارزش تو خیلی بالاتر از این است که خدای ناکرده وسیله تجاری خیلیها بشوی و با تو معامله کنند. چرا باید اینطور باشد؟ در بسیاری از مشاورههایی که با برخی از پسرانی که در کوچه و خیابان دنبال دختر مردم میکنند داشتیم، همه نظرشان این بود که میخواستند با دختری ازدواج کنند که کسی به آنها حرفی نزده باشد، متلکی نگفته باشد، این را قبول کنیم که مرد هم دوست دارد که زن پاکدامن باشد. در روابط جنسی حرام باید مقدمات حرام هم حرام بشود، بنابراین بر روی رفتارهای خودمان بدون تعصبات فکر کنیم و حرف بزنیم و بگوییم: پسندم آنچه را جانان پسندد. نه اینکه هر کسی با ظن خودش و نگاه خود با خدا حرف بزند. حکم خدا هیچ وقت عوض نمیشود. ممکن است در یک زمانی پررنگ شود و در یک زمانی کم رنگ شود ولی عوض نمیشود. پس احترام به حکم خدا به معنای مجبور بودن و اجباری بودن نیست و در مجمعهای قضایی هم کسی بخاطر بدحجابی مجازات نشده، گاهی وقتها بعضی چیزها را بزرگش میکنیم و چیزهای بزرگ را ریز میبینیم. به عبارتی ارزشها، ضد ارزش و ضد ارزشها را ارزش میکنیم. اگر قبول کنیم به عنوان یک زن و یا یک مرد باید حدودی داشته باشیم و این دو را کنار هم قرار دهیم، هیچ مشکلی نخواهیم داشت، بلکه سر تعظیم به درگاه خداوند فرود خواهیم آورد که هوای ما را دارد.
* چرا بیحجابی در شبکههای اجتماعی در حال گسترش است؟
– برای اینکه ما بیتفاوت هستیم و نهادها و نیروهای نظارتی ما جایگاه را عوض کردند و متاسفانه در برخی اداراتی که کارشان هدایتی است کارمندان خانم چندان مقید به رعایت حجاب نیستند. بیتفاوت نباشیم اگر نمیتوانیم بر روی دیگران تاثیر مثبت داشته باشیم حداقل بر رفتارهای خودمان نظارت داشته باشیم که آیا نگاه و کلام و قلم و قدم و کردار و رفتار ما مطابق رضای خداوند هست؟ ضعفهای اخلاقی خودمان را در بحث عفاف و حجاب از بین ببریم و نگاه واقعی به ارزشها داشته باشیم. الان کشورهای غربی و اروپایی هم دنبال بحث پوشش هستند، اینها نیاز به مطالعه و تحقیقات آماری دارد، ببینید چقدر خانوادهها در کشورهای غربی و اروپایی از هم پاشیده میشود. در کشور چین و ژاپن به این رسیدند که در اتوبوسهای شهری مردانه و زنانه را از هم جدا کنند. ما اگر بهترینها را از خدا بخواهیم مطمئنا خداوند هم به ما کمک میکند. اگر هر ملتی از الگوهایی دارند که از جهات اخلاقی به ما کمک میکند بیاییم از آنها یاد بگیریم.
* آیا فعالیت کمیته بانوان در شهرستانها در ارتباط با بحث حجاب رضایت بخش است؟
– ما چیز خاصی از این کمیتهها ندیدیم. نه دعوت شدیم و نه عملکرد خاصی از آنها دیده میشود. اینها یک مقدار بحث عفاف و حجاب را سلیقهای کردند و سیاستها در این سلیقهها تاثیر گذاشته و در دولتهایی که سر کار میآیند سلیقهای عمل میکنند و گاهی اوقات شاید یک مسئول امور بانوان کاری انجام بدهد و ایجاد تنش کنند.
* آیه و نص سریع قرآن که به حجاب اجباری اشاره دارد را بفرمایید؟
– چیزی به نام حجاب اجباری نداریم، حکم به حجاب داریم، همه احکام الهی را مختارید انجام بدهید یا ندهید. این کلام قرآن است که در ۱۹آیه در سورههای نور و احزاب و سورههای دیگر خیلی به صراحت بحث پوشش و حکم آن مطرح شده است و حدود را اهل بیت علیه السلام به ما دادند. با این کلمه اجبار خودتان را درگیر نکنید. ما چیزی به نام اجبار نداریم چون انسان مختار است که حرف خدا را گوش بدهد و یا ندهد. (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا). به هر حال خلیفه خدا بار امانت را به دوش میکشد. عزیز دل من، خواهر خوبم، برادر بزرگوار، این بار امانت را باید به سرانجام برسانیم، در عصری که عصر برهنگی اخلاقی است و شاهد رشد صنعت فناوری هستیم اما به همین نسبت از اخلاقیات و فضایل دور میشویم. پس باید واعتصمو بحبل اله را بشویم و به دنبال حلقههای وصل خدا برویم و این حلقهها همین احکامی است که خداوند به ما میگوید که انجام بدهیم و انشاءاله خداوند هم عنایت خاص خودش را به ما خواهد داشت. پس بیاییم برای خدا باشیم تا خدا هم با ما باشد.
* در پایان لطفا اگر مطلبی دارید که بیان نکردهاید و یا صحبتهای خودتان را جمع بندی نمایید.
– در پایان ضمن تشکر از شما و عوامل این رسانه و همراهان خوب سوما باید عرض کنم بحث عفت ورزی با توجه به خصوصیت خاص جسمی و روحی که برای زن هست و بیشتر مورد توجه است و اینکه سلامت اخلاقی آن راحت تر تحتالشعاع قرار میگیرد و در مباحث جنسی آسیبها و مشکلاتی که وجود دارد شکستهتر میشوند. پس سعی کنیم اختلافات سلیقهای را کنار بگذاریم. گاهی اوقات با یک مسئول بد هستیم، با مدیر مدرسه بدیم، حالا بعضیها یک کارهایی کردند که ما را اذیت کردهاند و واقعا بلد نبود که چطوری ما را در مسیر درست قرار بدهند، این را به حساب اسلام نگذاریم. اسلام دین رحمت است و پیامبر ما رحمت للعالمین است و تمام دستورات خدا و تمام شبهات باید کار شود. یک جاهایی اگر نمیتوانیم به عنوان یک مجتهد و فقیه در دین وارد شویم. اعتماد به خدا که میتوانیم بکنیم. خدایا! پنجاه درصد حق با من و پنجاه درصد حق با توست. من حرف تو را گوش میدهم چون تو خواستی، چشم…
همه آنهایی که بدحجابند و بیحجابند به چه چیزی رسیدند. چون لذتهایشان کوتاه مدت است و هیچ وقت آن آرامش درونی را ندارند. دیدید این خانمهایی که بعضیها خودشان را هر روز یک مدل میکنند. چون آن لذت واقعی را که وصل به خدا بودن هست را ندارند. به خدا وصل بشوید خدا هم به شما کمک میکند.
انشاءاله خداوند وسوسههای شیطان را از همه ما دور کند و همه عاقبت بخیر شویم. بیاییم حقایق دین را آن طور که خدا خواسته ببینیم و آن طور که خدا خواسته به دیگران برسانیم، نه آن طور که خودمان میخواهیم، آن طور که خودمان بخواهیم راه بهشت هم بسته میشود. انشاءاله بهشتی باشیم و بهشتی بمانیم و همه عاقبت بخیر بشویم./آمین
سوما